<

Thursday, December 23, 2004

جلّادی را ديدم که ميگريست ، همين جوری بيخودی
به سرهنگ گفتم
سرهنگ ! اين جلادّه جريانش چيه؟
گفت
والّا چه عرض کنم؟! ميگن به يه چيز کوچکی دل باخته! ؛ الله
اعلم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home